معنی واژهٔ خرد کردن در فرهنگ فارسی معین به فارسی، انگلیسی و عربی از واژهیاب ... اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد ...
لغت نامه دهخدا خرده کردن. [ خ ُ دَ / دِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) بقطعات ریز تبدیل کردن. - خرده کردن پول ؛ پولی را به واحدهای کوچک تبدیل کردن. پول خرد کردن. معنی یا پیشنهاد شما معنی یا پیشنهاد شما + افزودن عکس و لینک
خرده - معنی در دیکشنری آبادیس خرده مترادف خرده: اعتراض، ایراد، عیب، نقص، تکه، قطعه، اندک، کم، دقیقه، نکته معنی انگلیسی: bit, fragment, fault, minute point, atom, crumb, detail, dollop, driblet, fraction, …
1- ترجمه تحت الفظی عبارت فارسی. مثلاً اینکه تک تک کلمات عبارت "خرد کردن" را به انگلیسی تبدیل کنیم که به این کار ترجمه تحت الفظی عبارت "خرد کردن" می گویند. 2- و ترجمه محتوایی عبارت "خرد کردن" به انگلیسی که از نظر محتوی هیچ فرقی با متن اصلی …
مترادف خرد کردن: ریزریز کردن، شکستن، له کردن، درهم شکستن، نابود کردن، تبدیل کردن بستن فارسی به انگلیسی فارسی به عربی مترادف و متضاد فرهنگ فارسی فرهنگ معین لغت نامه دهخدا گویش اصفهانی واژه ...
خرد - معنی در دیکشنری آبادیس خرد /xerad/ مترادف خرد: حقیر، صغیر، کوچک ، اندک، کم، ناجیز، شکسته، له ، ریز، ریزه | درک، آگاهی، ادراک، بینش، دانایی، حکمت، دانش، عقل، علم، فراست، لب، فهم، نقیبت، هوش متضاد خرد: کبیر، بالغ، بزرگ، سالم، نشکسته، حجیم، عظیم | جهالت، سفاهت معنی انگلیسی:
- درم خرد ؛ پولی که از یک درم ارزشش کمتر بوده است : آباد بر آن سی ودو دندانک سیمین چون بر درم خرد زده سین سماعیل . منجیک . - نان خرد کردن ؛ نان ریزریز کردن برای ساختن ثرید. (یادداشت بخط مؤلف ).
ترجمه "خرد کردن" به انگلیسی . break, mince, break to pieces بهترین ترجمه های "خرد کردن" به انگلیسی هستند. نمونه ترجمه شده: که ما هنوز انتظار و امید شکستن و خرد کردن شهامت دشمن را نیافته بودیم. ↔ Only we showed no …
دیکشنری ترجمیک مجموعه ای غنی و پویا از لغات ترجمه شده توسط مترجمان ترجمیک است. دیکشنری فارسی به انگلیسی و انگلیسی به فارسی به شما کمک می کند معنای لغات را به خوبی پیدا کنید.